خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حکم
[اسم]
edict
/ˈidɪkt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حکم
فرمان، دستور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حکم
فرمان
مترادف و متضاد
command
decree
order
1.government edict
1. فرمان دولت
2.The ruler issued an edict.
2. فرمانروا حکمی صادر کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
edible
edgy
edging
edgeways
edge
edifice
edify
edinburgh
edison
edit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان