خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گاز (مایعات)
2 . اشتیاق
[اسم]
effervescence
/ˌefərˈvesns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گاز (مایعات)
مترادف و متضاد
fizz
the effervescence of Coke
گاز (نوشابه) کوکاکولا
2
اشتیاق
شور و شوق
approving
مترادف و متضاد
enthusiasm
vivacity
1.He was filled with effervescence.
1. او مملو از اشتیاق بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
effects
effectively
effective
effect
efface
effervescent
efficacious
efficient
efficiently
effigy
کلمات نزدیک
effervesce
efferent
effeminate
effectual
effectiveness
effervescent
effete
efficacious
efficacy
efficiency
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان