Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گازدار (نوشیدنی)
2 . سرزنده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
effervescent
/ˌɛfərˈvɛsənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more effervescent]
[حالت عالی: most effervescent]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گازدار (نوشیدنی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جوشان
مترادف و متضاد
bubbly
fizzy
an effervescent drink
یک نوشیدنی گازدار
an effervescent mixture
یک ترکیب گازدار
2
سرزنده
پراشتیاق، پرجنبوجوش
approving
مترادف و متضاد
enthusiastic
lively
vivacious
1.My friend is so effervescent that she makes everyone smile.
1. دوست من بهقدری پراشتیاق است که همه را به لبخند وامیدارد.
effervescent young people
جوانان سرزنده
تصاویر
کلمات نزدیک
effervescence
effervesce
efferent
effeminate
effectual
effete
efficacious
efficacy
efficiency
efficient
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان