خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تحریم (اقتصادی)
2 . تحریم اقتصادی کردن
[اسم]
embargo
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تحریم (اقتصادی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تحریم
محاصره اقتصادی
[فعل]
to embargo
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
2
تحریم اقتصادی کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تحریم کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
embankment dam
embankment
embalm
emasculate
emancipation
embark
embarkation
embarrass
embarrassed
embarrassing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان