[فعل]

to emasculate

/ɪˈmæskjuleɪt/
فعل گذرا
[گذشته: emasculated] [گذشته: emasculated] [گذشته کامل: emasculated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اخته کردن عقیم کردن

formal
مترادف و متضاد castrate

2 پست و زبون کردن خوار کردن، تحقیر کردن

  • 1.Some men feel emasculated if they work for a woman.
    1. برخی مردها وقتی برای یک خانم کار کنند، احساس می‌کنند خوار شده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان