Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اخته کردن
2 . پست و زبون کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to emasculate
/ɪˈmæskjuleɪt/
فعل گذرا
[گذشته: emasculated]
[گذشته: emasculated]
[گذشته کامل: emasculated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
اخته کردن
عقیم کردن
formal
مترادف و متضاد
castrate
2
پست و زبون کردن
خوار کردن، تحقیر کردن
1.Some men feel emasculated if they work for a woman.
1. برخی مردها وقتی برای یک خانم کار کنند، احساس میکنند خوار شدهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
emancipation
emancipate
emanate
email
emaciation
embalm
embankment
embankment dam
embargo
embark
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان