خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دور چیزی پیچیدن
[فعل]
to entwine
/ɛntwˈaɪn/
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دور چیزی پیچیدن
حلقه زدن، در هم تنیده بودن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
درهم پیچیدن
تصاویر
کلمات نزدیک
entr’acte
entrée
entryphone
entry-level job
entry visa
enumerate
enunciate
enunciation
envelop
envelope
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان