خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شمرده گفتن
[فعل]
to enunciate
/ɪˈnʌnsieɪt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: enunciated]
[گذشته: enunciated]
[گذشته کامل: enunciated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
شمرده گفتن
ادا کردن، تلفظ کردن، واضح صحبت کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اَدا کردن
مترادف و متضاد
proclaim
utter
1.She enunciated each word slowly and carefully.
1. او تکتک واژهها را بهآرامی و بادقت شمرده بیان کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
enumeration
enumerate
entryway
entryphone
entry
envelop
envelope
envious
environment
environmental
کلمات نزدیک
enumerate
entwine
entr’acte
entrée
entryphone
enunciation
envelop
envelope
enviable
envious
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان