خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مخفیکار
2 . دوپهلو
[صفت]
evasive
/ɪˈveɪsɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more evasive]
[حالت عالی: most evasive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مخفیکار
طفرهرو، آبزیرکاه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گریزان
مترادف و متضاد
cagey
1.Tessa was evasive about why she had not been at home that night.
1. "تسا" درباره اینکه چرا دیشب خانه نبود، مخفیکار بود.
2
دوپهلو
مبهم
مترادف و متضاد
clear
evasive answers/comments/replies
پاسخها/نظرات/جوابهای دوپهلو
تصاویر
کلمات نزدیک
evasion
evaporation
evaporated milk
evaporate
evans
evasively
evasiveness
eve
evelyn
even
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان