خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در نهایت
[قید]
eventually
/əˈven.tʃu.əl.i/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
در نهایت
بالاخره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آخر سر
بالاخره
سرانجام
نهایتا
در نهایت
عاقبت
مآلا
1.Eventually they reached an agreement.
1. در نهایت، آنها به توافق رسیدند.
2.He eventually got married.
2. او بالاخره ازدواج کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
eventuality
eventual
eventing
eventful
event
eventuate
ever
ever since
ever-increasing
everett
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان