خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به وجد آوردن
[فعل]
to excite
/ɪkˈsaɪt/
فعل گذرا
[گذشته: excited]
[گذشته: excited]
[گذشته کامل: excited]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به وجد آوردن
هیجانزده کردن، برانگیختن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انگیختن
برانگیختن
مترادف و متضاد
thrill
bore
1.Flying still excites me.
1. پرواز کردن (با هواپیما) هنوز من را هیجانزده میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
exchange
excessively
excessive
excess
exceptionally
excited
excitedly
excitement
exciting
excitingly
کلمات نزدیک
excitable
excise duty
excise
exchange rate
exchange money
excited
excitedly
excitement
exciting
exclaim
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان