خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عجیبغریب
[صفت]
exotic
/ɪgˈzɑtɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more exotic]
[حالت عالی: most exotic]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عجیبغریب
خاص، بیگانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ناشناخته
1.She travels to all kinds of exotic locations all over the world.
1. او به تمام نقاط عجیبغریب دنیا سفر میکند.
2.Wherever does he get the money from to go on all these exotic journeys?
2. او از کجا پول رفتن به این سفرهای خاص را درمیآورد؟
exotic designs
طراحیهای خاص
exotic flowers
گلهای عجیبغریب
تصاویر
کلمات نزدیک
exothermic
exoskeleton
exorcist
exorcism
exorcise
expand
expandable
expanding
expanse
expansion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان