خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خاموش کردن (آتش)
[فعل]
to extinguish
/ɪkˈstɪŋɡwɪʃ/
فعل گذرا
[گذشته: extinguished]
[گذشته: extinguished]
[گذشته کامل: extinguished]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
خاموش کردن (آتش)
مهار کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خاموش کردن
مترادف و متضاد
put out
1.It took them several hours to extinguish the fire.
1. ساعتها طول کشید تا آتش را مهار کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
extinction
extinct
externally
external line
external
extinguisher
extirpate
extol
extort
extortion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان