Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . اخاذی
[اسم]
extortion
/ɪkˈstɔːrʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اخاذی
زورگیری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اخاذی
باجگیری
زورگیری
1.He was arrested and charged with extortion.
1. او دستگیر و متهم به اخاذی شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
extort
extol
extirpate
extinguisher
extinguish
extortionate
extortionist
extra
extra large
extra time
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان