خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پشت سر چشم داشتن
[جمله]
eyes in the back of one's head
/aɪz ɪn ðə bæk ʌv wʌnz hɛd/
1
پشت سر چشم داشتن
بدون دیدن خبردار شدن
1.The teacher has eyes in the back of her head and always knows what is going on in the classroom.
1. معلم انگار پشت سرش چشم دارد و همیشه می داند که در کلاس چه می گذرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
eyepiece
eyeliner
eyelid
eyelet
eyelash curler
eyes pop out
eyeshadow
eyesight
eyesocket
eyesore
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان