خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سریع
[صفت]
fast-moving
/fˈæstmˈuːvɪŋ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سریع
باشتاب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سریعالسیر
مترادف و متضاد
rapid
1.a fast-moving train switching tracks at high speed
1. یک قطار سریع(السیر) در حال عوض کردن خط با سرعت بالا
تصاویر
کلمات نزدیک
fast-forward
fast train
fast runner
fast read
fast lane
fast-paced
fast-track
fastball
fasten
fastener
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان