خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وفاداری
[اسم]
fidelity
/fəˈdɛləti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وفاداری
پایبندی، صداقت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وفا
مترادف و متضاد
devotion
loyalty
infidelity
1.fidelity to the king
1. وفاداری به پادشاه
2.his fidelity to liberal ideals
2. پایبندی او به آرمان های لیبرال [آزادی خواه]
3.the fidelity of the civil servants
3. صداقت کارمندان دولت
تصاویر
کلمات نزدیک
fiddly
fiddlesticks
fiddler
fiddle
fictitious
fidget
fidgety
field
field day
field event
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان