خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جوخه اعدام
[اسم]
firing squad
/ˈfaɪərɪŋ skwɑːd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جوخه اعدام
جوخه آتش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جوخه اعدام
1.He was executed by a firing squad.
1. او توسط جوخه ی اعدام کشته شد.
2.Many died in front of the firing squad.
2. بسیاری جلوی جوخه ی آتش کشته شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
firing line
fireworks
firework
firewood
firewall
firm
firmament
firmly
firmness
firmware
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان