خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لاس زدن
2 . لاس زن
[فعل]
to flirt
/flɜːrt/
فعل ناگذر
[گذشته: flirted]
[گذشته: flirted]
[گذشته کامل: flirted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
لاس زدن
عشوهگری کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لاس زدن
1.He flirts outrageously with his female clients.
1. او بیشرمانه با مشتریهای خانم لاس میزند.
[اسم]
flirt
/flɜːrt/
قابل شمارش
2
لاس زن
لوند، عشوه گر
1.She's a real flirt.
1. او حقیقتا دختر لوندی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
flipper
flippantly
flippant
flipchart
flip-flops
flirt with
flirtation
flirtatious
flit
float
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان