خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حمله
2 . سفر (کوتاه)
3 . اقدام
[اسم]
foray
/ˈfɔːreɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حمله
یورش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تاخت و تاز
مترادف و متضاد
attack
raid
2
سفر (کوتاه)
مترادف و متضاد
trip
3
اقدام
تلاش، کوشش
تصاویر
کلمات نزدیک
forage
for this reason
for the time being
for the purposes of
for the most part
forbearance
forbearing
forbid
forbidden
forbidding
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان