1 . حدود
[اسم]

gamut

/ˈɡæmət/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حدود وسعت، حیطه

مترادف و متضاد range
  • 1.The exhibition runs the whole gamut of artistic styles.
    1. نمایشگاه حیطه کامل سبک های هنری را به نمایش می گذارد.
  • 2.The network will provide the gamut of computer services to your home.
    2. شبکه وسعت خدمات اینترنتی را به خانه شما خواهد آورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان