Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . سیلندر گاز
[اسم]
gasometer
/ɡæˈsɑːmɪtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سیلندر گاز
کنتور گاز، گازمتر
مترادف و متضاد
gasholder
1.The expired gas was measured in a wet gasometer.
1. مقدار گاز متصاعد شده در گازمتر تر اندازه گیری شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
gasoline tax
gasoline tank
gasoline station
gasoline pump
gasoline mileage
gasp
gaspar
gassing
gassy
gasterophilidae
کلمات نزدیک
gasoline
gasmask
gasket
gash
gaseous
gasp
gassy
gastric
gastric flu
gastric ulcer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان