خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پشت در ماندن (به دلیل قفل شدن در یا به همراه نداشتن کلید)
[فعل]
to get locked out
/gɛt lɑkt aʊt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: got locked out]
[گذشته: got locked out]
[گذشته کامل: gotten locked out]
صرف فعل
1
پشت در ماندن (به دلیل قفل شدن در یا به همراه نداشتن کلید)
1.I got locked out of my apartment last night.
1. دیشب پشت در آپارتمانم ماندم.
تصاویر
کلمات نزدیک
get it in the neck
get into trouble
get into debt
get into bed
get into a fight
get lost
get married
get nowhere
get off
get off a bus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان