خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حول چیزی گشتن
2 . به اندازه کافی بودن (برای همه)
[فعل]
to go around
/ˈɡoʊ əraʊnd/
فعل گذرا
[گذشته: went around]
[گذشته: went around]
[گذشته کامل: gone around]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
حول چیزی گشتن
دور چیزی گشتن
1.Planets go around the Sun.
1. سیارهها دور خورشید میگردند.
2
به اندازه کافی بودن (برای همه)
مترادف و متضاد
to be enough for everyone
1.There's plenty of fish to go around.
1. به اندازه کافی برای همه ماهی هست.
تصاویر
کلمات نزدیک
go ape
go along with
go ahead
go against
go abroad
go away
go away empty-handed
go back
go back on
go back over
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان