Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ملخ
[اسم]
grasshopper
/ˈɡræshɑːpər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ملخ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ملخ
1.Grasshopper makes a sound with its legs.
1. ملخ با پاهایش صدا تولید می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
grassfire
grassfinch
grass-of-parnassus
grass-leaved golden aster
grass-eating
grasshopper mouse
grassland
grassless
grasslike
grassroots
کلمات نزدیک
grass snake
grass roots
grass court
grass
grasping
grassland
grassroots
grassy
grate
grateful
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان