Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . وزش شدید (باد)
2 . با شدت وزیدن (باد)
[اسم]
gust
/gʌst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وزش شدید (باد)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وزش
1.A gust of wind blew his hat off.
1. وزش شدید باد کلاهش را (از سرش) پراند.
[فعل]
to gust
/gʌst/
فعل ناگذر
[گذشته: gusted]
[گذشته: gusted]
[گذشته کامل: gusted]
صرف فعل
2
با شدت وزیدن (باد)
1.The wind gusted through the branches.
1. باد با شدت در میان شاخهها وزید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
gussy up
gusseted
gusset plate
gusset
gushy
gustation
gustative
gustatorial
gustatory
gustatory cell
کلمات نزدیک
gusset
gushing
gush
guru
gurn
gust of wind
gustatory
gusto
gusty
gut
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان