خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صنایع دستی
[اسم]
handicraft
/ˈhændikræft/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صنایع دستی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صنایع دستی
کاردستی
1.to teach handicrafts
1. (ساخت) صنایع دستی یاد دادن
تصاویر
کلمات نزدیک
handicapped
handicap
handheld
handgun
handful
handily
handiwork
handkerchief
handle
handle someone with kid gloves
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان