خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سفید (به خاطر پیری)
[صفت]
hoary
/ˈhɔːri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: hoarier]
[حالت عالی: hoariest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سفید (به خاطر پیری)
1.His hair was a hoary white.
1. موهای او سفید شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
hoarseness
hoarse
hoarfrost
hoarding
hoarder
hoax
hob
hobble
hobbs
hobby
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان