خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهطرز تمیز و مرتب
2 . بهطرز بینقصی
[قید]
immaculately
/ɪˈmækjələtli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more immaculately]
[حالت عالی: most immaculately]
1
بهطرز تمیز و مرتب
بهطور بسیار تمیز
immaculately dressed
بهطرز تمیز و مرتبی لباسپوشیده
2
بهطرز بینقصی
بدون کوچکترین ایراد
1.His book is immaculately written.
1. کتاب او بهطرز بینقصی نوشته شدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
immaculate
imitator
imitative
imitation
imitate
immaterial
immature
immeasurable
immeasurably
immediacy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان