خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سوراخ کردن (با نیزه، میخ)
2 . به صلابه کشیدن
3 . گرفتار کردن
[فعل]
to impale
/ɪmˈpeɪl/
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
سوراخ کردن (با نیزه، میخ)
2
به صلابه کشیدن
چهار میخ کردن
3
گرفتار کردن
گیر انداختن
تصاویر
کلمات نزدیک
impairment
impaired
impair
impact
imp
impart
impartial
impartiality
impartially
impassable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان