خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خارج از دسترس
[صفت]
inaccessible
/ˌɪnəkˈsɛsəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more inaccessible]
[حالت عالی: most inaccessible]
1
خارج از دسترس
دستنیافتنی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دور از دسترس
مترادف و متضاد
accessible
1.The summit of the mountain was inaccessible.
1. نوک قله خارج از دسترس بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
inability
in-your-face
in-tray
in-patient
in-line skating
inaccuracy
inaccurate
inaccurately
inaction
inactive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان