خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عود
2 . به شدت عصبانی کردن
[اسم]
incense
/ɪnˈsɛns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عود
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عود
[فعل]
to incense
/ɪnˈsɛns/
فعل گذرا
[گذشته: incensed]
[گذشته: incensed]
[گذشته کامل: incensed]
صرف فعل
2
به شدت عصبانی کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
incautious
incarcerate
incapacitate
inbound
inauspicious
inception
incertain
incessant
incessantly
inch
کلمات نزدیک
incendiary
incarnation
incarnate
incarceration
incarcerate
incensed
incentive
inception
incessant
incessant noise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان