1 . ساکن
[اسم]

inhabitant

/ɪnˈhæb.ɪ.tənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ساکن سکنه (حالت جمع)

معادل ها در دیکشنری فارسی: اهل ساکن باشنده
  • 1.a city of 5 million inhabitants
    1. شهری با پنچ میلیون سکنه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان