خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فوری
2 . لحظه
[صفت]
instant
/ˈɪn.stənt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فوری
آنی، سریع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آنی
مترادف و متضاد
immediate
1.Contrary to expectations, the movie was an instant success.
1. بر خلاف انتظارات، آن فیلم موفقیتی آنی بود.
2.instant coffee
2. قهوه فوری
3.This type of account offers you instant access to your money.
3. اینگونه حساب، دسترسی فوری به پولتان میدهد.
[اسم]
instant
/ˈɪn.stənt/
غیرقابل شمارش
2
لحظه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آن
لمحه
لحظه
مترادف و متضاد
moment
1.She thought for an instant before she answered.
1. قبل از آنکه پاسخ دهد، برای یک لحظه فکر کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
instance
installment plan
installment
installation
install an antivirus program
instant celebrities
instant coffee
instant messaging
instant replay
instantaneous
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان