خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سست
2 . غیرواقعی
3 . بیاساس
[صفت]
insubstantial
/ˌɪnsəbˈstænʃl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more insubstantial]
[حالت عالی: most insubstantial]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سست
ضعیف
formal
an insubstantial construction of wood and glue
یک سازه سست از چوب و چسب
2
غیرواقعی
موهوم، خیالی
formal
insubstantial ghosts
ارواح خیالی
3
بیاساس
بیبنیان
formal
an insubstantial argument
یک استدلال بیاساس
تصاویر
کلمات نزدیک
insubordination
insubordinate
instrumentation
instrumentalism
instrumental music
insufferable
insufficient
insufficiently
insular
insularity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان