خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ازدواج فامیلی کردن
[فعل]
to intermarry
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ازدواج فامیلی کردن
با فامیل نزدیک ازدواج کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
intermarriage
interlude
interloper
interlocutor
interlock
intermediary
intermediate
interment
intermezzo
interminable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان