خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آهنگ (زبانشناسی)
[اسم]
intonation
/ɪntəˈneɪʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آهنگ (زبانشناسی)
تکیه صدا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لحن
1.she spoke English with a German intonation.
1. او با آهنگی آلمانی، انگلیسی صحبت میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
intolerant
intolerance
intolerably
intolerable
into the open
intone
intoxicant
intoxicated
intoxicating
intoxication
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان