خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوره گرد
2 . سیار
[اسم]
itinerant
/aɪˈtɪnərənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دوره گرد
سر گردان، خانه به دوش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دورهگرد
مترادف و متضاد
wanderer
1.homeless itinerants
1. دوره گرد های بی خانمان
[صفت]
itinerant
/aɪˈtɪnərənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more itinerant]
[حالت عالی: most itinerant]
2
سیار
سرگردان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دورهگرد
سیار
مترادف و متضاد
unsettled
wandering
settled
1.itinerant workers
1. کارگران سیار
تصاویر
کلمات نزدیک
iteration
iterate
itemize
item
itchy
itinerary
its
its area is 50147 square miles.
its color doesn't run or fade with washing or wear.
itself
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان