[صفت]

itchy

/ˈɪtʃ.i/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: itchier] [حالت عالی: itchiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خارش‌آور [حالت خارش داشتن]

  • 1.I feel itchy all over.
    1. همه جایم می‌خارد.
  • 2.The sweater was itchy.
    2. آن ژاکت خارش‌آور دار بود [خارش ایجاد می‌کرد].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان