خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عمداً
2 . آگاهانه
[قید]
knowingly
/ˈnoʊɪŋli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more knowingly]
[حالت عالی: most knowingly]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عمداً
از روی عمد
مترادف و متضاد
deliberately
accidentally
1.He would never knowingly upset people.
1. او هیچوقت عمداً مردم را ناراحت نمیکند.
2
آگاهانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آگاهانه
دانسته
1.She smiled knowingly at us.
1. او آگاهانه به ما لبخند زد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
knowing
know what is what
know the score
know as
know
knowledgeable
knuckle
knuckle down
knuckle duster
knuckle joint
کلمات نزدیک
knowing
know-how
know-all
know your own mind
know which way the wind blows
knowledge
knowledge base
knowledgeable
known
knuckle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان