خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جهیدن
2 . جهش
[فعل]
to leap
/lip/
فعل ناگذر
[گذشته: leapt]
[گذشته: leapt]
[گذشته کامل: leapt]
صرف فعل
1
جهیدن
پریدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پریدن
جستن
جهاندن
جهیدن
مترادف و متضاد
jump
1.The cat leaped onto the table.
1. آن گربه روی میز جهید.
[اسم]
leap
/lip/
قابل شمارش
2
جهش
پرش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرش
جست
جهش
خیز
خیزش
1.a leap of six meters
1. جهش شش متری
تصاویر
کلمات نزدیک
leanness
leaning
lean-to
lean towards
lean over
leap at
leap to conclusions
leap year
leap-frog
leapfrog
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان