Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . خرپول
2 . مست
3 . مجهز
4 . پر (سلاح)
5 . دارای بار
[صفت]
loaded
/ˈloʊdəd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more loaded]
[حالت عالی: most loaded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خرپول
پولدار
informal
مترادف و متضاد
filthy rich
rolling in it
1."Is Erica rich?" "My dear, Erica is loaded!"
1. «آیا "اریکا" پولدار است؟» «عزیزم، "اریکا" خرپول است!»
2
مست
نشئه
culturally sensitive
informal
مترادف و متضاد
drunk
high
1.That guy is really loaded.
1. اون یارو خیلی مسته.
3
مجهز
دارای تجهیزات
informal
1.Her new car is loaded.
1. اتومبیل جدیدش مجهز است.
توضیحاتی در رابطه با loaded
صفت loaded به توصیف اتومبیلی میپردازد که هنگام فروش، با لوازم یا تجهیزات جانبی مانند رادیو، تهویه هوا و ... فروخته میشود.
4
پر (سلاح)
5
دارای بار
باردار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باردار
تصاویر
کلمات نزدیک
load-carrying
load-bearing wall
load up
load
lo
loaded for bear
loaded question
loading
loads
loaf
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان