1 . همه در و پنجره‌ها را قفل کردن 2 . زندانی کردن
[فعل]

to lock up

/lɒk ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: locked up] [گذشته: locked up] [گذشته کامل: locked up]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 همه در و پنجره‌ها را قفل کردن

  • 1.Make sure you lock up before you leave.
    1. مطمئن باش که قبل از رفتن، همه در و پنجره‌ها را قفل کنی.

2 زندانی کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: زندانی کردن
informal
  • 1.Rapists should be locked up.
    1. تجاوزگران (به زنان) باید زندانی شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان