خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مواظب بودن
2 . رو به جایی بودن
3 . دنبال چیزی گشتن
[فعل]
to look out
/lʊk aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: looked out]
[گذشته: looked out]
[گذشته کامل: looked out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مواظب بودن
مراقب بودن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مواظب بودن
مترادف و متضاد
watch out
1.Look out! There's a car coming.
1. مواظب باش! یک ماشین دارد میآید.
2
رو به جایی بودن
منظره بخصوص داشتن
1.The house looks out on a tennis court.
1. (آن) خانه رو به زمین تنیس است.
3
دنبال چیزی گشتن
1.I'll look out those old photographs you wanted to see.
1. من به دنبال عکسهای قدیمی که میخواستی ببینی، خواهم گشت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
look on
look into
look forward to
look for
look down on
look to
look up
looker
looking glass
loon
کلمات نزدیک
look on the bright side
look on
look like the cat that swallowed the canary
look like
look into
look out for
look over
look round
look the picture of health
look through
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان