خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گردش کردن
[فعل]
to look round
/lʊk raʊnd/
فعل ناگذر
[گذشته: looked round]
[گذشته: looked round]
[گذشته کامل: looked round]
صرف فعل
1
گردش کردن
به اطراف نگاه کردن، چرخ زدن
1.I want to look round the town.
1. می خواهم در شهر جستجو [گردش] کنم [می خواهم از شهر دیدن کنم].
تصاویر
کلمات نزدیک
look over
look out for
look out
look on the bright side
look on
look the picture of health
look through
look up
look up to
look what the cat dragged in!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان