خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کامیون
[اسم]
lorry
/ˈlɔri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کامیون
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بارکش
کامیون
مترادف و متضاد
truck
1.lorry driver
1. راننده کامیون
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
loris
lorikeet
loriinae
lord's table
lord's day
lory
lose
lose temper
lose sight of
loser
کلمات نزدیک
lorraine
lorikeet
lori
loretta
lore
lorry driver
lorry-load
lose
lose control of
lose count
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان