خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برنامهریزی کردن
[عبارت]
make plans
/meɪk plænz/
1
برنامهریزی کردن
طرح و نقشه ریختن
تصاویر
کلمات نزدیک
make phone calls
make over
make out
make oneself understood
make one's mouth water
make progress
make reference to
make sense
make somebody redundant
make somebody’s day
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان