خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیروی مازاد را اخراج کردن
[عبارت]
make somebody redundant
/meɪk ˈsʌmˌbɑdi rɪˈdʌndənt/
1
نیروی مازاد را اخراج کردن
کسی را از کار اخراج کردن
1.Seventy factory workers were made redundant in the resulting cuts.
1. هفتاد کارگر کارخانه طی تعدیلهای حاصله از کار اخراج شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
make sense
make reference to
make progress
make plans
make phone calls
make somebody’s day
make someone sick
make someone's day
make someone's heart flutter
make someone's skin crawl
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان