Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . همشکل
[صفت]
matching
/ˈmæʧɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: better matching]
[حالت عالی: best matching]
1
همشکل
یکجور، همرنگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جور
1.She was wearing a blue skirt and matching jacket.
1. او یک دامن آبی و کت همرنگ (به آن) پوشیده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
matchbox
match point
match play
match
matatu
matchless
matchstick
mate
material
materialism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان