خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مایل
[اسم]
mile
/mɑɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مایل
[هر مایل 1609 متر است]
معادل ها در دیکشنری فارسی:
میل
1.a ten-mile drive
1. یک رانندگی ده مایلی
2.The latest high-speed trains can travel at 140 miles per hour.
2. جدیدترین قطارهای سریع السیر می توانند (با سرعت) 140 مایل در ساعت مسافرت کنند.
3.The nearest town is ten miles away.
3. نزدیک ترین شهر ده مایل فاصله دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
mildred
mildness
mildly
mildew
mild weather
mileage
milepost
milestone
milieu
militancy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان