خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اشتباه تشخیص دادن (بیماری)
[فعل]
to misdiagnose
/mɪsˈdaɪəɡnoʊz/
فعل گذرا
[گذشته: misdiagnosed]
[گذشته: misdiagnosed]
[گذشته کامل: misdiagnosed]
صرف فعل
1
اشتباه تشخیص دادن (بیماری)
1.Her depression was misdiagnosed as stress.
1. افسردگی او به اشتباه استرس تشخیص داده شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
misdemeanor
misdeed
miscreant
miscount
misconstrue
misdial
mise-en-scène
miser
miserable
miserably
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان